فال ابجد سرنوشت

مجله اینترنتی کاشت مو

فال ابجد سرنوشت

۳ بازديد
با هم و ترسیدند آیا روح اعظم چیزی را برای فرزندان خود آشکار می کرد؟ عده ای هم فکر می کردند که پرچم های زرشکی در غرب یک فاجعه را پیش بینی می کنند و واقعاً درست بود. پایان نزدیک بود. خورشید برای همیشه بر آزادی آنها غروب می کرد. یک بار دیگر بچه‌های زمان قدیم را به محل کمپینگ دیگری هدایت می‌کردند، جایی که ممکن بود برای کمی توقف کنند.

قبل از اینکه راهپیمایی را در عقب‌نشینی بی‌پایان خود ادامه شغلی دهند، سرهای خسته‌شان را فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم استراحت دهند.

در طول تابستان در زمانی که خورشید به بیشترین قدرت خود رسید، طبق رسم بفال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم استانی، سلیش ها دور هم جمع شدند تا برقصند. در این جشن روح مردم، غرور، نفرت و عشق آنها تجسم شخصی یافته فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است.

اما این رقص اهمیت عجیبی داشت. شاید آخرین جشنی باشد که این قبیله جشن خواهند گرفت. دیگری۵۷ سالی که مرد سفیدپوست زمین را اشغال خواهد کرد و زندگی آزاد و سرگردان و عادات آن از بین خواهد رفت. صحنه ای بود که هرگز فراموش نمی شد. بالای سر، آسمانی عمیقاً لاجوردی در اوج خود که به سمت غرب ملایم می شد و به جزر و مدی از طلای سرخ می رسید.

که بین آسمان آبی و زمین سبز جریان داشت. دور، دور، کم نور، کوه های آمیتیستی شخص که در مه خواب می بینند. و از طریق آن سیل نور رز طلایی، که به وضوح در برابر آبی شدید بالا و سبز لطیف در پایین مشخص شده بود، چهره‌های ساکت سوار بر اسب، همجنس‌باز با پتو، مهره‌ها و جواهر، از فاصله‌ی فیلمی به شکوه غروب خورشید رفتند. و بی سروصدا جای خود را در اطراف نوازندگان روی چمن گرفتند.

در میان آنها برجسته ترین مردان قبیله بودند. جو لا موس که زمانی جنگجوی شهرت بود و به پیری افتخارآمیز رسیده بود، نسل جوان را با وقار ساده تماشا می کرد که یکی از سال ها و رتبه های او می شود. او ثروتمندترین لباس جنگی را داشت،۵۸ با دندان های گوزن و پرهای عقاب جنگی می درخشد. او بود که به همراه شارلو با نز پرس ملاقات کرد و کارزار خونین آنها را رد کرد.

او که جد شجاعش، ایگناس لا موس، ایروکوئی ها، کمک کرد تا نام مردم سرنوشت خوانده اش با شکوه باشد. هر دو پدرسالار محترم، و رئیس آنتوان مویز با حلقه ای به گردنش” که به دنبال شارلو به واشنگتن در مأموریت اعتراضی خود رفت، حرکت کردند و در هم آمیختند. در تکه تکه های روشن گروه های روی سبز. هیچ کس به اندازه فرانسوا پیر با موهای سفیدی که روی شانه های خمیده اش ریخته بود.

آغشته به روح جشن نبود. اینها و بسیاری دیگر بودند که دوران اوجشان روزهای شادتری را می شناخت. همسر رئیس مویز، که مردی خوش تیپ بود، همراه با اربابش سوار شد، و در میان زنان، پوست باریکی از دختری با صورت بیضی شکل، چهره ای به رنگ پوست سیاه و بزرگ و تاریک دیده می شد.۵۹ چشم های گرگ و میش یک پتوی خاکستری مایل به سبز کم رنگ دور سر و سریع بدنش پیچیده بود و به پاهای موکاسینی اش آویزان بود.

او همسر میشل قیصر، رهبر جوان شجاعان بود. اما بر فراز بقیه اعضای مجلس، شاهانه تا حد ریاضت، مردی سالخورده بود، اما همچنان سرپا بود، گویی قدرت غرور او هرگز اجازه نمی داد شانه هایش زیر سال های فتح خم شود. پتوی خود را از نزدیک دور خود می‌پوشید و با بال عقاب، نشان جنگجو، خود را باد می‌کشید. یکی از چشمانش زیر فیلمی سفید پنهان بود.

که دیدش را برای همیشه بسته بود، اما چشم دیگر، سیاه و نافذ، نگاه غریبه ای را دید که هرگز تکان نخورد، هرگز کنار نرفت. شارلو بود. گرچه تبعیدی بود، اما سرش هنوز خمیده و روحش شکسته نشده بود. گاهی اوقات ما در سالخوردگان، سودای آرام را می بینیم که با آگاهی از قبل از مرگ به وجود می آید، بنابراین در چهره های آرام و غمگین سرخپوستان سالخورده، ما را تشخیص می دهیم.۶۰ آن مالیخولیا بزرگتر که از پیشگویی مرگ نژادی زاده می شود.
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.