من باید آزاد باشم – آه، من باید آزاد میوه باشم!
به طرز عجیبی از نویسنده آمده فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است، اینطور نیست؟
من تمام زندگی ام را برای کارم می گذارم و گاهی اوقات آینده که اینطور شکسته می شوم، فکر می کنم زیاد نذارم. یک بار به ارتفاعی سرگیجهآور رفتم و حقیقتی سرگیجهآور فریاد زدم:
«خدایا، نوشتههای من در نظر تو هیچ چیز نیست!»
نمیدانم دوباره به آن ارتفاع خواهم رسید یا نه.
من یک خاطره زیبا در زندگی ام ندارم. من هیچ چیز در زندگی ام ندارم که وقتی به آن فکر می کنم من را به هم نریزد .
برای تمام چیزهایی که زندگی کردهام، شناختهام و کارت دیدهام، فقط یک کلمه دارم، یک فریاد: دور! دور! بذار ازش دور بشم! بگذار از شهرها دور شوم، بگذار از مردان دور شوم، از قفسم بیرون بروم! بگذار با خدای خود بروم، بگذار همه چیز را فراموش کنم – آن را برای همیشه و برای همیشه کنار بگذار! بگذار دیگر مجبور نباشم نقشه و نقشه بکشم، ناله کنم و ناله کنم، دید و ساعاتم را با نان عوض کنم!
چه کسی می داند من از چه رنجی می برم – چه کسی چای از آن ایده دارد؟ داشتن روحی چون آتش سوزان، گرسنه بودن و تندرو بودن مانند باد پاییزی، داشتن دلی به گرمی پرنده وحشی، و بال هایی چون مشتاق و زنجیر شدن در اینجا در این جهنم جوشان خودخواهی، این عیاشی حماقت
آه، و بعد دست هایم را روی هم بستم. نه، من جدید ضعیف نیستم، وقتم را اینگونه صرف چفت کردن نمی کنم! من تا الان باهاش مبارزه کردم-
“من همیشه یک مبارز بودم، پس یک مبارزه بیشتر!”
- ۰ ۰
- ۰ نظر