کشتی پشت سر کشتی از کنار آن عبور کرده و توسط کابلی در موقعیت تعیین شده لنگر انداخته فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است. رعد و برق تیره اسلحه ها از این طرف تا انتهای خط طولانی می پیچید، برق توپخانه در رقص شعله در طول یک مایل و نیم باتری و حدود ۲۰۰۰ قطعه توپ که بیشتر آنها از سنگین ترین کالیبر قهوه بودند.
صدای طولانی را با غرش نبرد پر کرد. نلسون عاشق نبردهای نزدیک بود و در طول یک کابل از کشتی پرچمدار دانمارکی لنگر انداخت، خلبانان به دلیل عمق کم از نزدیکتر کردن کشتی خودداری کردند و میانگین فاصله خطوط متخاصم کمتر از صد فاثم بود. این توپ به مدت سه ساعت خشمگین، با صدای عمیق، شکست ناپذیر و وحشتناک بود. نلسون گفت: «کار گرم فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است، چون به نظر میرسید که خشم و حجم آن عمیقتر میشود، «اما توجه داشته شبانه باشید.
هزاران نفر جای دیگری نبودم.» قتل عام وحشتناک بود. دو بار گل سرسبد دانمارکی آتش گرفت و از ۳۳۶ خدمه کمتر از ۲۷۰ نفر کشته یا زخمی شدند. دو تا از کالسکههای دانمارکی از خط خارج شدند، فقط خراب، با طناب پارچهای پوشیده شده، سنگرهای پرشده، اسلحههای پیادهشده، و عرشهها به هم ریخته واقعی.
باید به خاطر داشت که نبرد در چشم انداز آسان شهر به شدت درگرفت و پشت بام ها و برج های کلیسا مملو از تماشاگران بود. آنها چیزی نمی دیدند جز قاره ای کم ارتفاع از دود چرخان، که با هیاهوی جنگ تکان می خورد، و همیشه در میله های زرشکی، با شعله تفنگ ها گل می زدند. بر فراز دود متحرک، بالای هفتاد و چهار بریتانیایی، باشکوه و تهدیدآمیز، بلند شده بود. وزش باد جنوب شرقی در حال حاضر دود را بر روی شهر می راند و در زیر آن سقف جوهری، چون در تاریکی خورشید گرفتگی، جمعیت کپنهاگ، سفید چهره از هیجان، نبرد هومری را تماشا می کردند، که در آن پسران و برادرانشان. و شوهران در حال نابودی سریع بودند.
هیچ چیز نمی تواند از شجاعت دانمارکی ها فراتر رود. خدمه تازه نفس به شدت به سمت باتریهای شناور حرکت کردند، زیرا آنها تهدید میکردند که با کشتار محض ساکت شوند، و روی عرشههای قرمز و لغزنده از خون پیشینیان خود، مبارزه را آغاز کردند. بارها و بارها، پس از اینکه یک کشتی دانمارکی از شدت خستگی برخورد کرد.
دوباره از ساحل سرنشین شد و جنگ دوباره آغاز شد. جوانترین افسر نیروی دریایی دانمارک یک پسر هفده ساله به نام ویلموئس بود. او فرماندهی یک باتری شناور کوچک متشکل از شش تفنگ را به عهده گرفت که بیست و چهار نفر سرنشین آن را در اختیار سالانه داشتند.
و موفق شد آن را زیر میز پیشخوان نلسون بیاورد و اسلحههایش را به سمت کنارههای چوبی عظیم آن شلیک کرد. او به کار خود پایبند بود تا اینکه تفنگداران دریایی بریتانیا به جز چهار نفر از خدمه کوچک او را سرنگون کردند. پس از نبرد، نلسون التماس کرد که ویلموئز جوان را به او معرفی کنند و به ولیعهد دانمارک گفت که پسری به این شجاعت باید دریاسالار شود.
پاسخ این بود: «اگر میخوفال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم استم همه افسران شجاعم را دریاسالار کنم، هیچ ناخدا یا ستوانی برایم باقی نمیماند».
ماهیت هولناک آتش بریتانیا و همچنین سرسختی شجاعت دانمارکی را می توان از این ساعت واقعیت قضاوت کرد که بیشتر جوایز دریافت شده در مبارزه به قدری پر از گلوله بود که باید از بین می رفت. فولی، که رهبری ون را در نبرد نیل بر عهده داشت، کاپیتان پرچم نلسون در فیل بود ، و او اعلام کرد که پنجاه بشکه پودر بیشتر در تیراندازی خشمگین چهار ساعته در کپنهاگ سوزاند که در طول نبرد طولانی شبانه در کپنهاگ سوزاند. نیل! می توان اضافه کرد که آتش دانمارکی ها تقریباً به همان اندازه سمج و مرگبار بود.
برای مثال، کمتر از ۲۱۰ خدمه خود را کشته یا زخمی بر روی عرشه خود داشت . در ساعت یک، سر هاید پارکر، که با اسکادران هشت نفره از سنگینترین کشتیهایش از نزدیک نبرد را تماشا میکرد، علامتی برای توقف درگیری به صدا درآورد. سپس حادثه ای پیش آمد که هر پسری به یاد می آورد.
- ۰ ۰
- ۰ نظر